سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در انتخاب دوست، آزمودن را مقدّم دار ؛ زیراآزمودن، معیار جدا سازِ میان نیکان و بدان است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :3
کل بازدید :35530
تعداد کل یاداشته ها : 40
103/2/9
10:43 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
مسلمی[38]
دنیا مکان تعقل و تفکر حکمت است پس اندیشه کن تا ماندنت باعث سرافرازی خالقت گردد

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

آزادی هدفدار

 

آزادی هدفدار، آزادیی است که به صورت مستقل و بریده از ارزش‌های دیگر   تعریف نمی‌شود، بلکه در راستای هدف‌های کلی‌تر و در کنار اصولی دیگر، چون   عدالت‌، معنویت و... تنظیم می‌گردد. آزادی هدفدار، با توجه به گرایش کلی یک اندیشه یا نظام‌، متفاوت است‌. برخی تنها هدف مادی و راه ظاهری دارند و برخی در عین توجه به نیازهای مادی‌، هدف‌های والاتری را در نظر دارند. در اینجا آزادی می شود وسیله برای رسیدن به هدف نه هدفی که انسان به هر وسیله ای به آن برسد هر انسان در این جهان با هر گرایش دینی که باشد رسیدن به کمال را دوست دارد پس انسانها برای رسیدن به کمال آزاد هستند من در اینجا باز اشاره ای می کنم به گفته ابوعلی سینا که می فرماید: درک خدا یا به وسیله دل و اشراق و تابش نور در دل است یا به وسیله عقل و تفکر در آفرینش می باشد پس انسان متفکر درکش از آزادی بر اساس خدا محوری است یعنی ما آدمها باید یاد بگیریم که وجود و هستی ما از آن خداست و از سلطه حکومت او راه فراری نداریم پس اگر قانون نسبیت را رعایت کنیم محور اصلی آفرینش که خدا باشد انسان نسبت به خدا می شود عبد و برده و نسبت به نوع انسان می شود آزاد و حر پس می توان گفت که بحث خیر و شر به این روش است که خداوند خیر مطلق است و انسان بین خیر وشر مخیرمی باشد. اما بحث دنیای تناقضاتی که گفتم حرف کسانی می باشد که چون نمی توانند در مورد این مسائل به نتیجه مطلوب برسند از اساس منکر بودن خداوند می شوند که متاسفانه بعضی از دانشمندان غرب نیز به این سمت سوق داده شده اند و قائل می شوند که انسان باید در تمام امور آزاد باشد و هر چه نفس سرکش گفته عمل کند.  حال ما با نگرش به ادیان راستی الهی پی خواهیم برد که مفهوم آزادی در آنها از نوع دوم می باشد و اسلام در رأس این مجموعه قرار دارد و امام حسین (ع) نمونه اعلای آن است،
آیین اسلام بر پایه «خدا محوری‌» شکل گرفته است‌. خداشناسی (در عقیده‌) و خداگرایی (در عمل‌) روح حاکم بر اسلام است‌.
امام حسین (ع) بزرگ مرد الهی بود و نهضت او یک «نهضت توحیدی‌» . آن حضرت قیام خویش را با نام خدا آغاز کرد و با نام خدا ادامه داد و در آخرین لحظه نیز نام خدا بر زبان داشت‌. نام خدا، در تمام این مراحل‌، نه یک لفظ و کلام که نشان از روح توحیدی حاکم بر آن است‌. سرور آزادگان‌، خود، هدف و ماهیت حرکت خویش را با صدای بلند اعلام کرده است‌؛ آن جا که فرمود: انی ادعو کم الی الله و الی نبیه‌...» من شما را به‌سوی خدا و پیامبر او فرا می‌خوانم‌...» . سید الشهدا در جای جای سخنانش‌، همواره بر این‌نکته تأکید کرده است که تقابل وی با بنی امیه تقابل الله و شیطان‌، اطاعت و معصیت‌؛سنّت و بدعت‌، عدل و ظلم و... است‌:
به تحقیق می‌دانید که این قوم (بنی امیه‌) به اطاعت شیطان چسبیده‌اند و از اطاعت خدا روی گردانیده‌اند. (در زمین‌) فساد را آشکار کرده و حدود الهی را تعطیل کرده‌اند، آزادی حسینی از بطن همین تفکر برمی خیزد و بر بستر همین تعهد جاری می‌شود. بنابراین‌، آزادی حسینی در پرتو توحید و تکامل توحیدی معنا و جهت پیدا می‌کند.
نتیجه این بینش آن است که‌:
الف‌) آزادی - در اصل - نیازی ضروری و حیاتی برای تکامل جامعه است و به هیچ روی نمی‌توان از آن چشم پوشید.
ب‌) محدودیت - در جایی که آزادی‌، خطری برای اهداف یاد شده باشد - نیز اصلی لازم و غیر قابل اجتناب است و منحصر به موارد نظم و امنیت نیست‌ .
ج‌) فرایند دو اصل فوق‌، این است که برخی آزادی هایی که مورد غفلت لیبرالیسم و مکتب‌های مادی دیگر واقع شده (و جای آن را محدودیت گرفته‌) است‌، در فرهنگ حسینی از اعتبار ویژه‌ای برخوردار است‌. متقابلا برخی آزادی‌ها که در تفکر لیبرالی و مانند آن‌، رسمی و قانونی است‌، در بینش امام حسین (ع) فاقد ارزش و اعتبار است (به جای آن محدودیت سازنده قرار گرفته است‌). البته نقاط مشترک متعددی بین آزادی اسلامی و آزادی غیر اسلامی - از جمله آزادی لیبرالی - نیز وجود دارد. همه این نکته‌ها - آزادی معقول و محدودیت معقول - جزء هدف‌های سرور شهیدان است که به وسیله خود آن حضرت به روشنی اعلام شده است.
خلاصه‌، هدف امام حسین (ع) (خصوصا هدف آن حضرت در نهضت کربلا) مجموعه‌ای بود که آزادی و محدودیّت مطلوب - هر دو - در آن جای گاه خود را دارند و هم دیگر را تکمیل می‌کنند. سرور شهیدان‌، در اعلان آغازین خود، وقتی انحراف هایی که هدف مبارزه وی است‌، بر می‌شمارد، بر دو عنوان تأکید می‌کند: یکی تحریم حلال‌» و دیگری «تحلیل حرام‌. اولی «تجاوز به آزادی‌» و دومی «تجاوز به محدودیت‌» است‌. امام یکی از گناهان بزرگ یزید را «تعطیلی حدود» (آزادی نادرست‌) و «غصب اموال عمومی‌» (محدودیت نادرست‌) برمی شمارد. از این گونه سخنان - به صورت عام و خاص - در کلمات امام‌حسین (ع) فراوان است‌. بنابراین‌، طبق سخن حضرتعالی آزادی حسینی آزادی بی‌رنگ و بی‌هدف نیست‌،بلکه هدفی معقول و متعالی دارد. 

از الطاف شما در در گاه خدا شاکرم و همیشه آرزوی بهترینها را برایتان خواستارم.

 

مسلم برزویی


90/6/1::: 5:31 ع
نظر()
قدر