آیین اسلام بر پایه «خدا محوری» شکل گرفته است. خداشناسی (در عقیده) و خداگرایی (در عمل) روح حاکم بر اسلام است.
امام حسین (ع) بزرگ مرد الهی بود و نهضت او یک «نهضت توحیدی» . آن حضرت قیام خویش را با نام خدا آغاز کرد و با نام خدا ادامه داد و در آخرین لحظه نیز نام خدا بر زبان داشت. نام خدا، در تمام این مراحل، نه یک لفظ و کلام که نشان از روح توحیدی حاکم بر آن است. سرور آزادگان، خود، هدف و ماهیت حرکت خویش را با صدای بلند اعلام کرده است؛ آن جا که فرمود: انی ادعو کم الی الله و الی نبیه...» من شما را بهسوی خدا و پیامبر او فرا میخوانم...» . سید الشهدا در جای جای سخنانش، همواره بر ایننکته تأکید کرده است که تقابل وی با بنی امیه تقابل الله و شیطان، اطاعت و معصیت؛سنّت و بدعت، عدل و ظلم و... است:
به تحقیق میدانید که این قوم (بنی امیه) به اطاعت شیطان چسبیدهاند و از اطاعت خدا روی گردانیدهاند. (در زمین) فساد را آشکار کرده و حدود الهی را تعطیل کردهاند، آزادی حسینی از بطن همین تفکر برمی خیزد و بر بستر همین تعهد جاری میشود. بنابراین، آزادی حسینی در پرتو توحید و تکامل توحیدی معنا و جهت پیدا میکند.
نتیجه این بینش آن است که:
الف) آزادی - در اصل - نیازی ضروری و حیاتی برای تکامل جامعه است و به هیچ روی نمیتوان از آن چشم پوشید.
ب) محدودیت - در جایی که آزادی، خطری برای اهداف یاد شده باشد - نیز اصلی لازم و غیر قابل اجتناب است و منحصر به موارد نظم و امنیت نیست .
ج) فرایند دو اصل فوق، این است که برخی آزادی هایی که مورد غفلت لیبرالیسم و مکتبهای مادی دیگر واقع شده (و جای آن را محدودیت گرفته) است، در فرهنگ حسینی از اعتبار ویژهای برخوردار است. متقابلا برخی آزادیها که در تفکر لیبرالی و مانند آن، رسمی و قانونی است، در بینش امام حسین (ع) فاقد ارزش و اعتبار است (به جای آن محدودیت سازنده قرار گرفته است). البته نقاط مشترک متعددی بین آزادی اسلامی و آزادی غیر اسلامی - از جمله آزادی لیبرالی - نیز وجود دارد. همه این نکتهها - آزادی معقول و محدودیت معقول - جزء هدفهای سرور شهیدان است که به وسیله خود آن حضرت به روشنی اعلام شده است.
خلاصه، هدف امام حسین (ع) (خصوصا هدف آن حضرت در نهضت کربلا) مجموعهای بود که آزادی و محدودیّت مطلوب - هر دو - در آن جای گاه خود را دارند و هم دیگر را تکمیل میکنند. سرور شهیدان، در اعلان آغازین خود، وقتی انحراف هایی که هدف مبارزه وی است، بر میشمارد، بر دو عنوان تأکید میکند: یکی تحریم حلال» و دیگری «تحلیل حرام. اولی «تجاوز به آزادی» و دومی «تجاوز به محدودیت» است. امام یکی از گناهان بزرگ یزید را «تعطیلی حدود» (آزادی نادرست) و «غصب اموال عمومی» (محدودیت نادرست) برمی شمارد. از این گونه سخنان - به صورت عام و خاص - در کلمات امامحسین (ع) فراوان است. بنابراین، طبق سخن حضرتعالی آزادی حسینی آزادی بیرنگ و بیهدف نیست،بلکه هدفی معقول و متعالی دارد.
از الطاف شما در در گاه خدا شاکرم و همیشه آرزوی بهترینها را برایتان خواستارم.
مسلم برزویی